من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی؟!
پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم...
تنهاییت برای من...
غصه هایت برای من...
همه بغضها و اشکهایت برای من...
بخند برایم بخند آنقدر بلند!!!
تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را...
صدای همیشه خوب بودنت را...
دلم برایت تنگ شده...........
آبجی رهای گلم نمیتونم وارد وبلاگت بشم هر کاری میکنم باز نمیشه اصلا میگه همچین وبلاگی نیست!!!!!!!!!!!
بگو چیکار کنم تا ازت خبر داشته باشم!!!!!!!
|